جستجو نوشته ها
سایر نوشته های نویسنده

اندازه نگه دار که اندازه نکوست
همسایه نیازمندی داشتیم که روزی از مادرم کاسهای نخود خواست.
مادرم به او از منزل نخود...

ذهنت را آرام کن
کشاورزى ساعت گرانبهایش را در انبار علوفه گم کرد. هرچه جستوجو کرد، آن را نيافت.
از...

عمری را که همچون دقایق میگذرد غنیمت شمار
پدر پیری در حال احتضار و در بستر بیماری فرزندش را نصیحتی کرد. پدر گفت:
پسرم!...

خلاصه دانشها
دانشمندی در بیابان به چوپانی رسید و به او گفت:
چرا به جای تحصیل علم،...
کاربر مهمان
درود گرامی این متن ادبی زیبا از کیست ؟