با من حرف بزن
  • تاریخ انتشار: ۱۴۰۳/۰۶/۲۳
  • تعداد بازدید: ۴۳۶

با من حرف بزن

با من حرف بزن! من عاشق دیدن سپیده دم هستم. هر بار با دمیدن مروارید صبح با زمزمه های جویبار و با صدای شیرین تو هم صدا می شوم. می دانم که انتظارم برای تو به زیبایی و روشنایی نور و عشق است و در امتداد زندگی با کوهسارهای بلند هم نوا هستم. زیرا که با من سخن از عشق و راز ابدیت گفته اند. من در امتداد هر شب، در تپش ستاره ها و بارانِ مهتاب، چشم انتظار دیدن صورت زیبای چون قرص مهتاب تو هستم. دست هایت نورانی و روشن است و منتظرم تا دست هایم را لمس کنی و من آن ها را خالصانه ببوسم. مرا بنگر من اینجا با تپش ستاره های شب و درخشش مهتاب همراهم! در بارش باران ماه، با تو هم صدایم. با رویش گل های سرخ و زیبا می رویم و خندانم و با روز روشن و نمایانم من با کوهسارهای بلند و زیبای زندگی، همرازم و می دانم راز زیبایی دریای بیکران را! و می دانم راز مهربانی ها را. چون من عاشق تو هستم و به غیر از تو به هیچکس رو نمی زنم. هم نفسم، با گونه های طلایی مهتاب در ابتدای این شب های طولانی و مثل هر شب باز تو را صدا می کنم و با تو راز شادی، مهربانی و زیبایی ها را می خوانم و درختان سرو بلند با من هم صدا هستند. پس با من حرف بزن، ای که تمام آرزوهای من تو هستی!

#لیلا_طاهری_نژاد

agent نویسنده: لیلا طاهری نژاد

می پسندم (۵) نمی پسندم (۰)
جستجو نوشته ها
سایر نوشته های نویسنده

معرفی انجمن دختران مرده
معرفی انجمن دختران مرده
تعداد صفحات این کتاب 296  است و موضوع آن رمان (معمایی - تریلر) است.  در این...

یک روز انتظار
یک روز انتظار
‍#معرفی_کتاب #کتاب_خوب_بخوانیم #یک_روز_انتظار #نویسنده_ارنست_همینگوی #مترجم_زهرا_تدین   داستان کوتاه است و ٩ صفحه دارد. داستان از آن‌جا شروع می‌شود که مردی فرزندش...

شعر سپیده
شعر سپیده
#شعر #سپیده   بوی نم، بوی نفس‌های سپید نور لرزان، از پسِ شب، ناپدید   آسمان، رنگِ لطیفی از امید پرده‌ی شب،...

مهربانی خداوند
مهربانی خداوند
# مهربانی_خداوند    در لحظات سخت زندگی، زمانی که احساس می‌کنیم بار مشکلات به دوش‌مان سنگینی می‌کند،...

ارسال نظر برای «با من حرف بزن »

برو بالا