تهمت
  • تاریخ انتشار: ۱۴۰۳/۱۲/۱۰
  • تعداد بازدید: ۲۰۶

تهمت

#

‍ #معرفی_کتاب #تهمت #آنتوان_چخوف #ترجمه_شکیبا_میرنظامی

«تهمت» کتابی ۱۶ صفحه ای در سایت طاقچه است برای مطالعه در وقت اضافه...

شخصیت اصلی داستان آهینیف است که به آشپزخانه رفت و دستور غذای خاویار داد. مارفا، مسئول آشپزخانه غذا را جلوی او گذاشت. از دیدن غذا و بوی آن صدای ملچ وملوچ آب دهان آهنییف آمد. یک نفر از اتاق بغلی آمد و به او گفت کی را داری می بوسی؟ آهینیف گفت: چه می گویی؟ من داشتم ملچ وملوچ می کردم به خاطر غذا و مزه ماهی... این کتاب را حتماً بخوانید آنتوان چخوف نویسنده ای است که با خواندن آثار او لذت می بریم و چیزی را یاد می گیریم. برداشت من از این کتاب این است که گاهی انسان از ترس چیزی که ممکن است اتفاق بیفتد اما در واقع وجود نداشته اما کارهایی می کند که آن ترس را تبدیل به واقعیت می کند و سپس تبدیل به شایعه پراکنی می شود. توضیح دادن زیادی هم نشانه ضعف آدم هاست و آنهایی که تهمت ها را باور می کنند شروع به شایعه پراکنی می کنند. از خواندن این کتاب لذت بردم. نکته جالب کتاب این بود که در واقع در واقع کسی چیزی نگفته بود اما خود آهینیف توی جشن با همه درباره این قضیه صحبت کرده بود و چون همه افراد هم با هم آشنا بودند متوجه این قضیه شدند و با خودشان فکر کردند، شاید واقعا رابطه ای وجود داشته که آن را دارد پنهان می کند. پس شما هم سعی کنید بی دلیل برای کاری که نکرده اید، دست و پا نزنید تا شایعه پراکنی نشود.

#لیلا_طاهری نژاد

@Deaf_lyla https://splus.ir/ketabkhani_ktab

agent نویسنده: لیلا طاهری نژاد

برچسب ها:
می پسندم (۰) نمی پسندم (۰)
جستجو نوشته ها
سایر نوشته های نویسنده

ضربه فنی اضطراب
ضربه فنی اضطراب
#معرفی_کتاب #ضربه_فنی_اضطراب #علیرضا_پرند_فرزاد   نویسنده این کتاب معلم آموزش و پرورش استثنایی استان البرز و ساکن کرج است که...

شبی که عروسک زنده شد
شبی که عروسک زنده شد
#معرفی_کتاب #کتاب_بخوانیم #شبی_که_عروسک_زنده_شد #آل_آر_استاین نویسنده کتاب «شبی که عروسک زنده شد» یک آمریکایی است. در این...

شعر سکوت و سادگی
شعر سکوت و سادگی
اینجا مردمانش ساده‌اند!   قلبم از درد می‌نالد،   قاب‌های نور باید افراشت؛   زندگی را،   عشق را،    در دل  باید جستجو کرد  در نگاهی...

چند دوست
چند دوست
 موضوع کتاب: این داستان درباره‌ی گروهی از بچه‌ها است که با همدیگر دوستی و همکاری...

ارسال نظر برای «تهمت»

برو بالا