شعر سکوت و سادگی
  • تاریخ انتشار: ۱۴۰۳/۱۱/۲۶
  • تعداد بازدید: ۲۲۶

شعر سکوت و سادگی

اینجا مردمانش ساده اند!

قلبم از درد می نالد،

قاب های نور باید افراشت؛

زندگی را،

عشق را،

در دل

باید جستجو کرد

در نگاهی بی آلایش و پاک،

خنده هایی چون جویبار،

در سفره ای ساده،

دست های پرمهر،

ولحظه هایی که در کنار هم می رقصند

چون پرچم های شادی

آن کودکان

ساده اند

اما قلب هایشان

چشمه های خروشان و جاری از عشق

دردها می پوشانند

را با دوستی

و در دل شب،

با هم می سرایند

آوایی دلنشینی

چون پرندگان

زیبایی ها در سادگی است؛

و در سکوت صبحگاهان

که خورشید را بیدار می کند

از خواب

و دنیای خفته

رنگ عشق و امید می گیرد

agent نویسنده: لیلا طاهری نژاد

می پسندم (۵) نمی پسندم (۰)
جستجو نوشته ها
سایر نوشته های نویسنده

معرفی کتاب شفاگر جنون
معرفی کتاب شفاگر جنون
در این داستان مردی که ازدواج کرده و خوشحال‌تر است اما گاهی دلش برای آن...

معرفی منوچهر سلیمی
معرفی منوچهر سلیمی
#معرفی_مشاهیر_ایرانی  #منوچهر_سلیمی    زادروز منوچهر سلیمی، نویسنده‌ی ایرانی، ۱۵ اسفند ۱۳۰۷ در ساوجبلاغ بود. او در ۳۰ /مرداد...

معرفی مظاهر مصفا
معرفی مظاهر مصفا
مظاهر مصفا در ۲۰ بهمن ۱۳۱۱ در اراک به دنیا آمد و در ۸ آبان...

چشمان من
چشمان من
#چشمان-من     "زبان چشمان من، مهم‌ترین قسمت من است. من هر روز با زبان چشمانم، داستان‌های بی‌پایان...

ارسال نظر برای «شعر سکوت و سادگی »

برو بالا