دلنوشته طبیعت
  • تاریخ انتشار: ۱۴۰۳/۰۶/۲۳
  • تعداد بازدید: ۴۲۱

دلنوشته طبیعت

در دل طبیعت، جایی که نسیم با برگ ها نجوا می کند و آفتاب به آرامی بر روی دشت ها می درخشد، من ایستاده ام، شاهد عظمتی بی پایان، در سکوتی که فقط با صدای زمزمه رودخانه شکسته می شود. کوه های سر به فلک کشیده، با قامتی استوار و دریاچه ای که مانند آینه ای تمام نما، تصویر آسمان را در خود جای داده است، همه و همه، نقاشی ای زنده از دستان خالق. در اینجا، زمان معنایی دیگر می یابد و هر لحظه، به اندازه یک عمر ارزشمند است. طبیعت، با هر شکوفه، با هر برگ ریزان، داستانی از زندگی و زیبایی را روایت می کند و من، در این لحظات، قدردانی می کنم، از هر رنگ، از هر عطر، از هر صدا، که به من یادآوری می کند، زیبایی در سادگی ها نهفته است، در دل طبیعت.

agent نویسنده: لیلا طاهری نژاد

می پسندم (۵) نمی پسندم (۰)
جستجو نوشته ها
سایر نوشته های نویسنده

معرفی کتاب بانوی میزبان
معرفی کتاب بانوی میزبان
این کتاب نصیحتی می‌کند: ضعیف نباش. آدم ضعیف تاب تنهایی ندارد. هر چه به او...

دلنوشته راز
دلنوشته راز
#دلنوشته  در زندگی، گاه به نظر می‌رسد سختی‌ها همچون صخره‌ای محکم سر راه ما قرار می‌گیرند،...

صبح جادویی
صبح جادویی
‍#معرفی_کتاب #کتاب_خوب_بخوانیم #صبح_جادویی #اثر_هال_الرود #مترجم_سپیده_فخارزاده   کتاب صبح جادویی نوشته‌ی هال الرود، اولش به‌صورت داستان نوشته شده است که مردی تصادف می‌کند و حافظه...

#شعر#تمام ناتمام من
#شعر#تمام ناتمام من
تمام ناتمام من   زمانی که قلمم در عشق می‌رقصد،   ناتمام من در خواب بیداری می‌بیند   آوای تو ای هدیه‌ی...

ارسال نظر برای «دلنوشته طبیعت »

برو بالا